دوراهی تبلیغ و انتقاد
ونداد الوندی پور
یک سینماگر، مثل هر هنرمند دیگری اگر بخواهد هنرش را با سیاست در آمیزد و حرفی مرتبط با سیاست بزند، در همان بدو ورود با یک دوراهی روبرو می شود و باید راهش را انتخاب کند. یک دو راهی با دو هدف و دو مقصد کاملا متفاوت و متضاد. دو راهی ای که نامهای مختلفی می توان بر آن گذاشت؛ نامهایی که بهترینش به نظرم «تبلیغ و انتقاد» است. تبلیغِ قدرت حاکم، یا انتقاد از آن.
فیلمسازی که راه تبلیغ را انتخاب کند، فیلمی می سازد در خدمت مواضع و دیدگاه های قدرت سیاسی حاکم. فیلمی سفارشی و متکی به منابع مالی برآمده از قدرت. این فیلم از مواضع و اقدامات حاکمان دفاع می کند و سعی می کند مردم را وادارد که این مواضع و اقدامات را صحیح بپندارند. مثالش برخی از فیلم های شوروی سابق است که تفسیری دلبخواه از ایدئولوژی کمونیستی را(که در اصل نوعی سرمایه داری دولتی بود) تبلیغ می کرد و آن را یگانه راه سعادت بشر برمی شمارد. فیلمهایی هم بودند که در مدح و تبلیغ مواضع فاشیستهای آلمان ساخته شدند. توجیه و دفاع از سیستم تک حزبی حاکم و تجلیل از ارزشهای تبلیغ شده توسط آن، رسالت اصلی ا یادداشتهای سینمایی و ......
ادامه مطلبما را در سایت یادداشتهای سینمایی و ... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dvandadalvandipour5 بازدید : 17 تاريخ : شنبه 23 بهمن 1395 ساعت: 6:43